سکس من با مرد ۳۶ساله

سکس من بایه مرد36 ساله

سلام،من مهساهستمو18سالمه...همیشه عاشق سکس بامردای سن بالا هستم ،حتی وقتی بهشون فک میکنم بدنموحس نمیکنمووجودم کاملاداغ میشه...
من قدم 175 ووزنم 65
کمرم باریکه وبدن داغی دارم،،،پوستم گندمیه روشنه وفوووقالعاده بدن سکسی ایی دارم
صبح روز چهارشنبه بود رفتم بازاریه شلوارجین بخرم،پولاموجمع کرده بودمو پول خریدن شلواروداشتم
چن مغازه رفتم رنگومدل شلواری ک من میخواستمونداشت...
ب یه مغازه رسیدم نسبتابزرگ بود،رفتم توویه مرد تقریباهم قدیایکم بلندترازخودم ،یایه تیشرت سفیدوشلوارمشکیه سایه دار ب تن،وبوی عطرش ک تارسیدم وجودمومنحل کردروبروشدم...سلام کردمو ایشونم گفتن بفرمایید چ سایزی میپوشید سایزموگفتمویه شلوارآبی  کمرنگ برام آوردوازجنسش تعریف کردم،یه اتاقک یاهمون قسمت پروش رفتم شلوارمو بپوشم،مغازش زیادشلوغ نبود،همون شلوارتازموپوشیدمورفتم پولشوحساب کنم،زیرچشمی ران هاموکه اصولامانتویه کوتاه میپوشمو دید زد وگفت خیلی بهتون میاد..
وای خداچقدقشنگ نگامیکرداصلاداشتم دیونش میشدم خیلی جذابوخوشهیکل بودشمارشوگذاشت رومیزوگفت بازم تشریف بیارید این دفه کمترحساب میکنیم،ویه لبخنده ناززد،رفتم بیرونواونروزکلاتوفکرش بودم دست خودم نبودجذابیتش حدومرزنداشت،طاقتم طاق شدوبهش پ دادم،وخودمومعرفی کردم بدون هیچ مقدمه ایی گفت بدنت سکسیه ب طرزی که بعدازرفتنت ازمغازه دروبستمورفتم اتاق پروک هنوزبوی تورومیدادجق زدم،آب کسم مث بستنیه آب شده ک آروم میادپایین یواش یواش کل شورتموخیس کرد،قرارگذاشتم ک فردایجاببینمشوگفت اون یه زن داشته وطلاق داده الان تنهازندگی میکنه...منم ازخداخواسته فوراشبش رفتم حموم ک فردابرم اون عطرخوشبوروازنزدیک بوکنم،رفتم دوشموتکمیل گرفتموبدنموتمیزآماده کردم،صب که شد دوباره رفتم حموموازگردن  ب پایینموباشامپوبدن شستم،وراه افتادم...آدرسوبهم داده بودودرست رفتم کوچشون ک شیک ترازاونروزلباس پوشیده بودومنوراهنمایی کرد برم داخل،خونه ی نسبتابزرگوشیکی داشت،تارسیدم ازش یه لیوان آب خواستم ک گفت راحت باشوبروتویخچال آب هست رفتم آب بیارم ک نوازش دودست دورکمرم بدنموسست کرد،ازپشت بغلم کردوگردنموبوسید،بیخیال آب شدمودستموکشیدم لای موهاش،برگشتمونگاموبهش حلقه زدم لباموگازمیگرفتموهربارکسم خیس ترمیشد،روسینه هاش دست کشیدموبردمش حموم،حمومش یه سکوداشت اونجالم داد،منم پشت ب اون لباسامودراوردمورفتم زیردوش ب سینه هام کف زدموبادستام روب اون بازی میکردم،بهش پشت کردموروباسنم ک گردوتپله شامپوریختموبادستام روش کف ایجادکردم،آب ازبین باسنم ردمیشدودیدن کیرشقه اونوگفتن مهسابیاتحملم تموم شد بشدت حشریم میکرد،رفتم سمتش یکم گردنشومیک زدمو راه افتادیم اتاقش،دکوراتاقشودوس داشتم،یه سن ایچ رومیزبود ک گفت واسه من گرفته،ریختم روکیرشوبالذت تمام سن ایچوبااون کیرکلفتش نوش جان کردم،خایه هاشوباگرمای دهنم داشتم ازجامینداختم رفتم بالاترولباشوبالذت فراون میخوردموچ طعمی داشت لامصب چرخیدیموافتادروم،ممه هاموبانوک زبون خیس کردوبادوتادستشم محکم گرفته بود،کسم ازشدت هوس داشت میترکید ک خیسیه زبونش بیشترحشریم کردکسمولیس میزدومن حشری تروحشری ترمیشدم دادزدم بکن توووولعنتی دارم میمیرم،ک کیرشوخیس کردوگذاشت دم سوراخم سرشوبردودرش آوردچنباراینکاروکرد ک التماس کرد م بذار تووبایه حرکت آهسته کس داغوحشریموراحت کرد،چنتاتلمبه زدک من آبم اومدولیزبودنش سکسمونوخیلی باحالا ترمیکرد منوبردجلوی آینه باسنموبلندکردموروزانواموآرنجم تکیه دادم ک بازگذاشت توکسمومیگفت:جووون مهسامال خودمی کل شلوارجینام مال توفقط کست مال من،عاشقتمممم آه داشت دیونم میکرد که گفت ب پشت بخواب زمین لبامومحکم گرفته بود،وگیرکلفتشوگذاشته بودتوکسموتلمبه میزدازسرورومون عرق میریخت که یه دفه گفت آخ داره آبم میاد گفتم بذارش تودهنمویکم زود کیرشودرآوردوآبشوروزبونم خالی کرد،همدیگه روبوسیدیموازصبح اونروزتاعصرتوبغلش بودم،شاید باورنکنید ولی الان شوهرمه
نویسند:EROOR